زنیت | |||
یه سری خواستم ایمیل بزن بهش بگم اگه امروز چیزی گفتم یا کاری کردم که ناراحت شدین معذرت...ولی راستش دیگه نم یخوام بهش ایمیل بزنم....
از ایمیل زدن به جای اینکه یه جواب یا رفتار مثبت بگیرم..همیشه یه چیزیو گرفتم که برام خوش آیند نبوده...
بغض هنوز توی گلومه..ولی گریم نمی یاد....الان که نوشتم یه کم سبک تر شدم
نمی دونم الان در موردم چی فکر می کنه.....کاش می دونستم...
کاش فردا زنگ بزنه بازم بابت امروز تشکر کنه..اینجوری منم ازش می تونم معذرت خواهی کنم...
قصه ی ماتم من هر چی که بود هر چی که هست
قصه ی ماتم قلب خسته ی یه آدمه
وقت خوابه دیگه دیره نمی خوام قصه بگم
از غم و غصه برت هر چی بگم بازم کمه
فرح
سه شنبه.
نمی دونم چندمه
94317:کل بازدید |
|
34:بازدید امروز |
|
80:بازدید دیروز |
|
درباره خودم
| |
فرحناز
I LOVE music. It makes me fresh ang afresh, and new and new. I love playing guitar n I love swimming,skating, walking, basketbal,bicycle riding,....n NE thing with speed can be an enthusiast ,in my opinion;)l. I can love more :d ie. purfume can be the smell of life, 4 me;) | |
لوگوی خودم
| |
لوگوی دوستان | |
| |
لینک دوستان | |
فهرست موضوعی یادداشت ها | |
زنیت[20] . | |
بایگانی | |
مقدمه آرشیو 2 دلتنگی های همیشگی خاطره | |
اشتراک | |